انگلیسی مثل آب خوردن

چند عبارت مکالمه ایی در مورد برنامه ريزی و پلن و ... در انگلیسی
Making plans
.
What do you plan to do tomorrow?
براي فردا چه برنامه اي داري؟
.
I doubt that I’ll do anything tomorrow.
فکر نکنم فردا کاري داشته باشم
.
Please excuse me for a little while. I want to do something.
چند لحظه منو ببخشيد. ميخوام يک کاري انجام بدهم
.
I imagine I’ll do some work instead of going to the movies.
فکر کنم به جاي سينما رفتن، يه کم کار انجام بدم
.
Will it be convenient for you to explain your plans to him?
برات راحته که در مورد برنامه هات به اون توضيح بدي؟
.
There’s nothing to do because tomorrow is a holiday.
فردا کاري ندارم که انجام بدم چون تعطيله
.
What’s your brother planning to do tomorrow?
برادرت براي فردا چه برنامه اي داره؟
.
He can’t decide what to do.
نميتونه تصميم بگيره چيکار کنه
.
It’s difficult to make a decision without knowing all the facts.
خيلي سخته که بدون دانستن همه ي حقايق تصميم بگيري
.
We’re trying to plan our future.
ما سعي ميکنيم براي آينده برنامه ريزي کنيم
.
That’s a good idea.
فکر خوبيه
.
I’m hoping to spend a few days in the mountains.
اميدوارم چند روزي را درکوهستان  بگذرانم
.
Would you consider going north this summer?
فکر ميکني اين تابستان به شمال بروي؟
.
If there’s a chance you’ll go, I’d like to go with you.
اگه احتمال داشت بري من هم با تو خواهم آمد
.
After you think it over, please let me know what you decide.
وقتی فکر کردنت تموم شد لطفا تصمیم ات رو به من بگو