عبارات وصفی در زبان انگلیسی (adjectival phrases in English language)
این عبارت ها همانند صفات بوده و مفسر اسم می باشند با این تفاوت که عبارت های وصفی بعد از اسم به کار می روند.
برای مثال:
there is a bank / it is on the corner
که به صورت زیر بیان می شود:
There is a bank on the corner.
مثال دوم:
I have a friend / she got married to Mr. John
شکل وصفی:
I have a friend got married to Mr. John.
نکته: برای بیان مالکیت در عبارتهای وصفی از حرف اضافه ی with استفاده می کنیم.
مثال:
she is a nurse / she is wearing white uniform
شکل وصفی:
She is a nurse with wearing white uniform.
- در حالتی که قسمت دوم عبارت نیست و تک کلمه ای است به صورت زیر بیان می شود:
مثال:
there is a store / it's new
شکل وصفی:
This is a new store.
عبارت اسم انتزاعی (abstract noun phrase)
سلام.. یکی از بازدید کننده های محترم در مورد عنوان پست سوال پرسیده بودن.. منم یه سرچی کردم و چن خطی تایپ میکنم.. ایشالا که مفید باشه..
اسم انتزاعی اسمیه که از قرار دادن پایانه ای به یک فعل یا صفت تشکیل میشه تا اون رو تبدیل به اسم کنه.. یا اسمیه که میتونه به عنوان فعل به کار برده بشه (مثل lecture)..
افزودن پایانه به فعل: punish (تبیه کردن) >>> punishment (تنبیه)
افزودن پایانه به صفت: curious (کنجکاو) >>> curiosity (کنجکاوی)
سه تا مثال مینویسم که توی اولی جمله رو به abstract noun phrase تبدیلش کرده و دومی و سومی خودشون abstract noun phrase هستن..
1- We support this. The police punishes the thieves.
ما از این حمایت می کنیم. پلیس دزدان را تنبیه می کند.
>>> We support the punishments of the thieves.
ما از تنبیه کردن دزدان حمایت می کنیم.
2- I like the encouragements of my sister.
تشویق های خواهرم را دوست دارم.
3- You should make this an important part of your day. Dr. Flynn lectures on Irish politics.
شما باید این را بخش مهمی از روز خود کنید. دکتر فلین در سیاست های ایرلندی سخنرانی می کند.
انواع فعل مرکب در زبان انگلیسی (kinds of phrasal verbs in English language)
phrasal verb ها همونطور که میدونین از ترکیب کلمات به وجود میاد که در نهایت تشکیل فعل میده.. اما این فعل ها از لحاظ ساختاری انواع مختلف دارن که به صورت زیره:
1) verb + particle (no object: بدون مفعول) >>> put on: پوشیدن
2) verb + particle (+ object) >>> put up: نگهداری کردن از
3) verb + particle + particle >>> look forward to: نظاره گر به
مثالهای بیشتر و توضیحات بیشتر در مورد این پست رو حتما سریعا میذارم.. یا اینکه همین پست رو ویرایش میکنم..