ساختار مهم used to do و be used to و get used to
used to do:
1)
برای چیزی که در گذشته همیشگی و مکرر اتفاق میافتاده.
ترجمه پارسی: قبلنا, یه زمانی,عادت داشت...یا به صورت ماضی ساده ترجمه میشود.
نکته: توصیه میشه از عادت داشت... در ترجمه استفاده نشه و همواره فعل بعد از used to به صورت ماضی ساده (گذشته ساده) ترجمه شود.
مثال:
I used to smoke a packet a day but I stopped two years ago
یه زمانی روزی یه پاکت سیگار میکشیدم اما دو سال پیش گذاشتم کنار.
2)
برای چیزی که درگذشته حقیقت داشته(درست بوده) اما نه به مدت طولانی
ترجمه پارسی : به همان صورت( قبلن, زمانی....
مثال:
I didn't use to like him but now I do
قبلنا دوسش نداشتم ولی الان دارم.
be used to:
برای چیزی که در گذشته انجام میشده و بر اثر تکرار زیاد الان دیگه عادت شده و طبیعی شده!
ترجمه پارسی: عادت کرده که ...
مثال:
Tom has lived in England for over a year so he is used to driving on the left now
چونکه تام بیشتر از یک سال در انگلیس زندگی میکرده الان عادت کرده از سمت چپ رانندگی کنه!
get used to
برای نشان دادن فرایند عادی شدن چیزی
ترجمه پارسی:عادت کردن
She has started working nights and is still getting used to sleeping during the day
کار شبانه را شروع کرده و هنوز هم به خوابیدن تو طول روز عادت د اره!
نکته : بعد از get used to فعل با ing میآد.
.