انگلیسی مثل آب خوردن

چند تا تعريف جالب به همراه معني و ترجمه

Few Definitions
 
School: A place where Papa pays and Son plays.
مدرسه: یک جاییکه پدر پول پرداخت می کند و پسر بازی می کند .

Life Insurance: A contract that keeps you poor all your life so that you can die Rich.
 
بیمه ء عمر:یک قراردادی که شما رو در طول زندگی نیازمند می کند ودر موقع مردن ثروتمند.

Nurse: A person who wakes u up to give you sleeping pills.
 پرستار:شخصی که از خواب بیدار می شود و به شما قرص خواب آور می دهد.

Marriage: It's an agreement in which a man loses his bachelor degree and a woman gains her masters.ازدواج:
یک توافقنامه ای که در آن مرد درجه لیسانسش را از دست میدهد(معنی لیسانس و تجرد در انگلیسی به یک معنیه و اشاره به اون دارد) و خانم درجهء استادی را کسب می کند.

 
Divorce: Future tense of Marriage.
 طلاق:وخامت آیندهء ازدواج.
Tears : The hydraulic force by which masculine willpower is defeated by feminine waterpower.
 
اشک:یک نیروی هیدرولیک که در آن قدرت ارادهء جنس مذکر بوسیلهءقدرت آب جنس مونث شکست می خورد.

Lecture: An art of transferring information from the notes of the Lecturer to the notes of the students without passing through "the minds of either"
 سخنرانی:یک هنر انتقال اطلاعات از نتهای سخنران به نتهای دانشجویان بدون اینکه به ذهنهای هر کدام خطور کند.

Conference: The confusion of one man multiplied by the number present.
 
کنفرانس :یک اختشاشی که یک شخص توسط تعدادی حضار ضرب و شتم میشود.

Compromise : The art of dividing a cake in such a way that everybody believes he got the biggest piece.
 مصالحه:هنر تقسیم یک کیک به روشی که هر کسی فکر کند بزرگترین تکه رو دریافت کرده است.

Dictionary : A place where success comes before work.
 
دیکشنری:جاییکه نتیجه قبل از کار می آید.

Conference Room : A place where everybody talks, nobody listens and everybody disagrees later on.
 
اتاق کنفرانس:جائیکه همه صحبت می کنند و هیچ کسی گوش نمی دهد و بعدا هر شخصی عدم موافقت اعلام می کند.

Father : A banker provided by nature.
 
پدر:یک بانکر که ذاتا تامین شده است .

Criminal: A guy no different from the rest....except that he got caught.
جنایتکار:شخصی که استراحت مفهومی ندارد مگر اینکه دچار سرفه شود.

Boss : Someone who is early when you are late and late when you are early.
 رئیس:شخصی که اول است وقتی تو تاخیر داری و تاخیر دارد وقتی که تواول هستی .

Politician : One who shakes your hand before elections and your Confidence after.
 سیاستمدار:شخصی که قبل از انتخابات دستش را و بعد از انتخابات صمیمیتش رو تکان می دهد.

Doctor : A person who kills your ills by pills, and kills you by bills.
 دکتر:شخصی که مریضت رو با قرص و خودت رو با صورتحساب می کشد.

Classic : Books, which people praise, but do not read.
 
ادبیات روم باستان:کتابی که مردم پرستش می کنند ولی نمی خوانند.

Smile : A curve that can set a lot of things straight.
 خنده:منحنی که بسیاری از مسائل را بی پرده مشخص می کند.

Office : A place where you can relax after your strenuous home life.
 اداره: یک جایی برای استراحت بعد از یک کار فعال خانگی.

Yawn: The only time some married men ever get to open their mouth.
 خمیازه:تنها زمانیکه بعضی آقایون می توانند دهانشون رو باز کنند.

Etc ..: A sign to make others believe that you know more than you actually do.
 
وغیره:یک علامتی برای متقاعد کردن دیگران که شما واقعا بیشتر از اونیکه انجام دادید می دونید.
 
Committee : Individuals who can do nothing individually and sit to decide that nothing can be done together.
 
شوری:افرادی که خود قادر به انجام هیچ کاری نیستندو دور هم گرد می آیند و تصمیم می گیرند
تا آن هیچ کار را انجام دهند.

Experience : The name men give to their mistakes.
 تجربه:نامی که مردم بر روی خطا هایشان می گذارند

Atom Bomb : An invention to end all inventions.
 بمب اتمی:یک اختراعی برای ختم غائلهء تمام اختراعات.

Philosopher : A fool who torments himself during life, to be spoken of when dead
 

فیلسوف:نادانی که در طول زندگی خود را عذاب می دهد تا بعد از مرگش بر سر زبانها باشد