انگلیسی مثل آب خوردن

ليست 100 فعل پركاربرد و مركب چند بخشي انگليسي
.
.
لیستی که در پایین آمده است گروهی از افعال مرکب را به همراه توضیح آن در بر می گیرد. به خاطر داشته باشید که انگلیسی زبانان در زبان محاوره ای بیشتر از افعال مرکب استفاده می کنند و افعال تک بخشی (مانند "investigate"به جای "look into" را در متن های نوشتاری مورد استفاده قرار می دهند.
.
به خاطر داشته باشید که افعال ستاره دار (*) جدا نشدنی هستند و حرف اضافه بلافاصله باید پس از بخش اصلی فعل قرار گیرد. به عنوان مثال: I called on Dan درست است نه !I called Dan on . افعالی که ستاره دار نیستند افعال جداشدنی هستند که در آنها حروف اضافه یا بلافاصله پس از فعل قرار می گیرد یا پس از مفعول جمله، به عنوان مثال: I brought the children up یا I brought up the children هر دو درست هستند.
.
نکته مهم:
به خاطر داشته باشید که در مورد افعال جداشدنی چنانچه مفعول جمله یک حرف اضافه باشد باید در بین بخش اصلی فعل و حرف اضافه قرار گیرد (I brought them up درست است نه I brought up them).
.
--------------------------
Ask out
دعوت از یک خانم یا آقا برای قرار ملاقات

===========
B
Bring about
موجب شدن

Bring up
1- تربیت بچه ها ۲- مطرح کردن یک موضوع
===========
C
Call back
جواب تماس تلفنی کسی را دادن

Call in
دعوت برای حضور در یک محل رسمی برای امری خاص

Call off
لغو کردن

Call on*
1-ملاقات کردن 2-در کلاس درس از شاگرد سؤال پرسیدن

Call up
تماس تلفنی برقرار کردن

Catch up (with)*
به سطح کسی رسیدن

Check in*
در هتل ثبت اطلاعات کردن

Check into*
تحقیق کردن

Check out
1- از کتابخانه کتاب گرفتن ۲- تحقیق کردن

Cheer up
شاد کردن یا بخشیدن حسی خوب به کسی یا گروهی از افراد

Clean up
تمیز و مرتب کردن

Come across*
یافتن شانس انجام کاری

Cross out
خط زدن

Cut out
کار آزار دهنده ای را متوقف کردن
===========
D
Do over
تکرار کردن

Drop by*
سرزدن

Drop in (on)*
سرزدن

Drop off
چیزی یا کسی را در محلی گذاشتن

Drop out (of)*
ترک درس و مدرسه کردن

===========
F
Figure out
یافتن پاسخ منطقی برای یک سؤال یا مسئله

Fill out
فرمی را تکمیل کردن

Find out
پی بردن به اطلاعات
Get along (with)*
یک رابطه خوب داشتن

Get back (from)
1- از جایی برگشتن ۲- دوباره دریافت کردن

Get in, get into*
1- داخل ماشین شدن ۲- وارد شده یا رسیدن به یک محل

Get off*
از یک وسیله نقلیه خارج شدن یا پیاده شدن

Get on*
ورود به یک وسیله نقلیه

Get out of*
1- از یک وسیله نقلیه خارج شدن ۲- از یک عمل ناخوشایند جلوگیری کردن

Get over*
بهبود یافتن از بیماری

Get through*
خاتمه دادن

Get up*
از روی تخت یا صندلی بلند شدن

Give back
چیزی راب ه کسی بازگرداندن

Give up
انجام کاری را متوقف کردن

Go over*
مرور یا کنترل کردن

Grow up*
رشد سنی کردن و به بلوغ رسیدن

===========
H
Hand in
تکلیف درسی را تحویل استاد دادن

Hang up
1- یک مکالمه تلفنی را قطع کردن ۲- لباسی را آویزان کردن

Have on
پوشیدن
===========
K
Keep out (of)
وارد نشدن

Keep up (with)*
در یک موقعیت یا سطح ماندن

Kick out (of)
کسی را وادار به ترک محلی کردن
===========
L
Look after*
مراقبت کردن

Look into*
تحقیق کردن

Look out (for)*
مراقب بودن

Look over
مرور یا کنترل کردن

Look up
در یک کتاب مرجع به دنبال اطلاعات گشتن
===========
M
Make up
1- ساختن ۲- کار قدیم را انجام دادن

===========
N
Name after
اسم کسی را برای بچه انتخاب کردن

===========
P
Pass away*
مردن

Pass out
1- توزیع کردن ۲- بیهوش شدن

Pick out
انتخاب کردن

Pick up
1- کسی را از محلی برداشتن ۲- دست کسی را گرفتن

Point out
توجه کسی را جلب کردن

Put away
چیزی را در جایی خاص به کناری گذاشتن

Put back
به موقعیت قبلی باز گشتن

Put off
به تعویق انداختن

Put on
پوشیدن

Put out
سیگار یا آتش را خاموش کردن

Put up with*
تاب آوردن، تحمل کردن

===========
R
Run into
اتفاقی با کسی برخوردن

Run across
اتفاقی یافتن

Run out (of)
تمام شدن مایحتاج

===========
S
Show up*
ظاهر شدن و مطرح شدن

Shut off
یک ماشین، وسیله یا لامپ را از کار نگاه داشتن
===========

T
Take after*
به فردی شبیه بودن

Take off
1- در آودن لباس ۲- به مسافرت رفتن ۳- (هواپیما) بلند شدن از زمین

Take out
1- کسی رابیرون بردن ۲- حذف کردن

Take over
کنترل چیزی را بدست گرفتن

Take up
یک فعالیت جدید را شروع کردن

Tear down
خراب کردن و با خاک یکسان کردن

Tear up
به اجزاء کوچکتر تقسیم کردن

Think over
در نظر گرفتن

Throw away
دور ریختن و خلاص شدن

Throw out
دور ریختن

Throw up
استفراغ کردن

Try on
پرو کردن لباس

Turn down
درجه چیزی را کم کردن

Turn in
1- تحویل پروژه درسی ۲- به رختخواب رفتن

Turn off
خاموش کردن یک ماشین یا لامپ

Turn on
روشن کردن ماشین یا لامپ

Turn out
چراغ را خاموش کردن

Turn up
تشدید کردن، زیاد کردن